نوازشهای بارانی

میخواهم پرواز کنم

دعایت می کنم، روزی زلال قطره اشکی بیاید راه چشمت را
سلامی از لبان بسته ات، جاری شود با مهر
دعایت می کنم، یک شب تو راه خانه خود گم کنی

 
با دل بکوبی کوبه مهمانسرای خالق خود را
دعایت می کنم، روزی بفهمی با خدا
تنها به قدر یک رگ گردن، و حتی کمتر از آن فاصله داری
و هنگامی که ابری، آسمان را با زمین پیوند خواهد داد
مپوشانی تنت را از نوازش های بارانی
دعایت می کنم، در آسمان سینه ات
خورشید مهری رخ بتاباند



+نوشته شده در سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:,ساعت22:46توسط نادیا | |